اگر ازکمند عشقت بروم، کجا گریزم؟ *

ساخت وبلاگ

در آن هنگام پشیمان می‎شدم که چرا به حرفه‎ی دیپلماتی نپرداخته و زندگی ساکنی در پیش گرفته بودم تا مبادا از دختری دور شوم که دیگر او را نمی‎دیدم و حتا کمابیش فراموشش کرده بودم. زندگی‎مان را چون خانه‎ای برای کسی می‎سازیم، و هنگامی‎که می‎توانیم او را سرانجام در آن جای دهیم نمی‎آید، سپس برای‎مان می‎میرد و خود زندانی جایی می‎شویم که تنها برای او بود.

+ در جستجوی زمانِ ازدست‎رفته

 

* که خلاص بی تو بند است، و حیات بی تو زندان... سعدی

فقط خاطره‎بازی و نه چیزی بیشتر...
ما را در سایت فقط خاطره‎بازی و نه چیزی بیشتر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : m7thlineg بازدید : 164 تاريخ : جمعه 30 مهر 1395 ساعت: 18:37